درسی برای زندگیام
توی بیست و دو سالی که از خدا عمر گرفتهام آدمهای زیادی را دیدهام؛ اما فقط از بعضیهاشان متنفر شدم. آنقدر که بارها به گریه افتادم؛ نه به خاطر برخوردی که با من داشتند، که به خاطر جهلشان. همانهایی که به نوعی همکاران و هملباسانم به حساب میآیند.
وقتی میبینم به خاطر منافع دنیایی، خودشان را کوچک میکنند، برای رسیدن به جایگاه و پست و مقام، انسانیتشان را خدشهدار میکنند و آزادمنشیشان را میفروشند، دعا میکنم که مثل آنها نشوم. از آنها برای ادامه راهم و برای زندگیام درس میگیرم. درس گرفتنی!
- ۹۱/۰۷/۰۶
?