گیر و دار لحظهها
انسان در لحظه ساخته میشود. لحظهها شاید زودگذر باشند و هر کدامشان به تنهایی بیارزش، اما کنار هم که باشند، میشوند یک عمر. هفتاد یا هشتاد سالش خیلی فرقی نمیکند؛ مهم این است که در این لحظهها چه گذشته. همین لحظههایی که حتی برای فکر کردن درباره یکیشان به لحظه یا لحظههای دیگری نیاز هست.
انسان تا در ظرف دنیاست از عمل خالی نیست. هر لحظه در حال انجام کاری است. از خوردن گرفته تا خوابیدن، از عبادت گرفته تا انفاق. همه اینها عمل است. و هر عملی، پست باشد یا رفیع، اگر خیلی دست بالا بگیریم، به پشتوانهی «فکری» از آدمی سر میزند؛ وگرنه وهم و ظن و خیال هم، به سهم خودشان دخلی در اعمال آدمی دارند. و آدمی است و مجموعه کارهایی که کرده و فکر و «پشتوانه»ای که برای هر کدامش داشته. «پشتوانه»ها در روح آدمی میمانند و «عمل»ها روح را میسازند. یا بزرگ میکنند یا کوچک. یا اوج میدهند یا به سقوط میکشانند.
موشکافی که کنی؛ روح انسان در همان لحظهای که مشغول انجام کاری است، به چیزی معتقد است؛ که اگر نبود نمیکرد. همین لحظهلحظهها که کنار هم گذاشته شود، میشود مجموعهای از عقاید، مجموعهای از گره خوردن فکرها و منفعتها، مجموعهای از «پشتوانه»ها. میشود نوع نگاه آدمی به دور و برش، میشود جهانبینی، بینش، نگرش، ایمان. هر چه دوست داری اسمش را بگذار، میشود آدمی. همین لحظهلحظهها میشود «انسان».
اما آدمی همین که از گیر و دار لحظهها رها شد، دستش از عمل کوتاه میشود. آنچه از لحظهها با خود آورده باشد، اکنون به کارش خواهد آمد. چه آورده؟ دو چیز را؛ اولی «پشتوانه»ها، فکرها و ایمان، و دومی آنچه روحش را ساخته، همان «عمل». چه آورده؟ «خود»ش را. همان که در ظرف قبلی، در لحظهلحظههایش، ساخته شده.
انسان در لحظه ساخته میشود. برای آنکه انسان شود باید مراقب لحظههایش باشد. هم مراقب خودش باشد هم مراقب دور و بریهایش. تا نه در راه مانند و نه از راه کج شوند.
پینوشت:
1. بر رسولش نازل کرد که: والعصر. إن الانسان لفی خسر. إلا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر.
2. از جملات قصار جمال: وقتی انسان در لحظه ساخته میشود، ایستادن هم برایش سقوط است.
- ۹۲/۰۵/۰۱
التماس دعا