جمال

جاودانگی مرهون حضور توست...

آخرین‌ها

خودش

سه شنبه, ۲۱ خرداد ۱۳۹۲، ۱۰:۳۴ ق.ظ

برای همه دعا کردم. همه آنهایی که التماس دعا گفته‌ بودند. همان چه خواسته بودند را خواستم، و چیزهای دیگر. زیر قبه‌اش دعا مستجاب می‌شود. میلاد شهادت می‌خواست. فاضل گفت دلتنگ حرم شده‌ام. برادرم چیزی نگفت، ولی از بغضی که وقت رفتن در سینه‌اش بود فهمیدم کربلا را می‌خواهد. برای ایوب هم زیارتش را خواستم، دسته‌جمعی. همان‌جوری که دوست داشت. آنهایی که ندیدم و نمی‌دانند اینجا هستم را هم یاد کردم. همه را یاد کردم. برای همه دعا کردم. برای همه خواستم، بهترین‌ها را.

برای خودم اما، خودش را خواستم. همیشه زیاده‌خواه بودم. زیر قبه‌اش دعا مستجاب می‌شود. دلم روشن است.

از یادداشت‌های سفر- بعد از اولین زیارت

  • جمال

نظرات (۴)

حالا زیارت خواندشان بیشتر می چسبد...روضه هایشان هم.
پاسخ:
یا مثلا نگاه به عکس های ضریحش
عیدتون مبارک
پاسخ:
بر شما هم مبارک باد
می دانم حتما برای فرج مولا هم دعا کردی..دعای فرج زیر قبه اش مستجاب می شود
پاسخ:
آن که جای خود داشت
آنجا، آن چند روز، چقدر انتظار فرج شیرین بود و خواستنی
خیله خوب برادر! تا حالا آن بالا بالاها بودی، خوش به حال ت، حالا بیا برگرد زمین. ببین در عالم سیاست چه الم شنگه ای به راه انداخته اند. ...  منتظر جمع بندی ها و برآوردهای ت از این اوضاع هستم. یا علی. 
پاسخ:
اینجا سیاسی نمی نویسم. سیاسی هایم مال شبکه اجتماعی گوگل پلاس و برد کرسی های آزاد اندیشی دانشگاه است.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">