جمال

جاودانگی مرهون حضور توست...

آخرین‌ها

جرعه اول - طاقچه فطرت

پنجشنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۱، ۰۷:۱۲ ب.ظ

داشتم طاقچه فطرتم را گردگیری می‌کردم که نامه تا شده‌ات را دیدم. کلی خاک رویش نشسته بود. وقتی باز کردم بوی الست فضای اتاق وجودم را پر کرد. دوباره خواندمش. یاد پیاده‌روی‌هایی افتادم که در بزرگ‌راه حقیقت با هم داشتیم. خاطرات باغ ملکوت دوباره برایم زنده شد. خیلی وقت بود گم‌ات کرده بودم. 

  • جمال

نظرات (۲)

جــرعه اول که دهد ساقی ام
بدون شـک تا به ابـد باقــی ام
           " ... "
 به دنبال تو میگشتم ،در میان آدم ها...در میان کلمات کتاب هایشان... در میان حرف هایشان ...گاهی به آسمان نگاه میکردم .گاهی به زمین... سراغ تورا ازهر بیگانه ایی  می گرفتم...اما تو در میان من بودی.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">