موزه عبرت
شنبه, ۹ دی ۱۳۹۱، ۱۰:۳۸ ق.ظ
غم و غصهها با آدم قد میکشند. هر چه بزرگتر میشوی، بیشتر میشوند. و سنگینتر. روی هم تلنبار میشوند و همدیگر را له میکنند. تنها کسی هم که در این بین درد میکشد خود آدم است.
کاش چهرهها میتوانستند بخشی از دورن آدمها را نمایش بدهند. آن وقت هر کسی میشد موزه عبرت. باید برای دیدنش بلیت میخریدی و به دیدارش میرفتی! بد هم نمیشد. دردهای مشترک را پیدا میکردی و کسی را برای همدردی. یا اینکه عبرت میگرفتی؛ که نکنی آنچه دیگران کردند و غم و غصه آورد برایشان.
- ۹۱/۱۰/۰۹